اومدم کوس کون ناز يه چيزي رو درست کنم
بانوی Ennie شیرین در کرست سفید بود خسته از انتظار برای پسر نزدیک شد و شروع به سکته مغزی سینه او کوس کون ناز بی سر و صدا, انگشت, نوک سینه با لب های او پس از آن مرد نشسته بر روی نیمکت و نوزاد, روی زانو های خود را از جنس تحت فشار قرار دادند او نشست و او را با بیدمشک او .