مرد كس جنده بیرون آمد از پشت نیمکت و دو زیبایی
مرد از یک سفر کاری آمد, او توسط یک سبزه داغ مواجه شد, و او به استراحت رفت. در آن زمان ، گوساله بر روی یک طناب دراز کشیده بود. هنگامی که او بیدار شد و رفت و به نوشیدن آب ، او را دیدم زیبایی او و او را به خانه دعوت کرد. كس جنده دختر سفت کردم و خروس خود را در دهان او پس از بین پاهای او را گرفت.